کتاب مرتضی کیوان
نویسنده:
شاهرخ مسکوب
درباره:
مرتضی کیوان
امتیاز دهید
سحرگاه روز بیست و هفتم مهر 1333 مرتضی کیوان را تیرباران کردند، یعنی نزدیک پنجاه سال پیش، و هنوز بسیاری از آشنایان او این مرگ را از یاد نبردهاند. و دوستانش، آنها که تا امروز ماندهاند، نه خواستهاند و نه توانستهاند که یاد و نام او را در دل به گذشته بسپارند.
چرا همیشه حضور خوشایند وجود، و داغ ناخوشایند مرگش را در خود احساس کردهاند؟
... برای اینکه او طور دیگری بود؛ نه از اهمیت و اعتبار یا حرف های بزرگ و از این چیزها بلکه از فرط سادگی، سادگی در دوست داشتن ...
آنچه در این کتاب می خوانیم:
مقدمه
1- در مقام دوستی/ شاهرخ مسکوب
2- مردی که شب به سلام آفتاب رفت: از زبان همسرش/ پوراندخت (پوری) سلطانی
3- یاد کیوان: نوشتهها/ محمدعلی اسلامی ندوشن، ایرج افشار، احمد جزایری، نجف دریابندری، سیاوش کسرایی، محمد جعفر محجوب، شاهرخ مسکوب
4- یاد کیوان: سرودهها/ امیرهوشنگ ابتهاج، محمدعلی اسلامی ندوشن، احمد شاملو، احسان طبری، سیاوش کسرایی، فضلالله گرگانی، شاهرخ مسکوب، محمود مشرف آزاد تهرانی، نادر نادرپور، نیمایوشیج
5- کیوان در آیینه آثارش: حسرت و آرزو، گفت و گوهایی در تنهایی، برای کتابهایم، به یاد پوری
6- نامههایی به پوری: هشت نامه کیوان به همسرش
7- نامهها/ به: احمد جزایری، سید محمدعلی جمال زاده، فریدون رهنما، احمد شاملو، سیاوش کسرایی، علی کسمایی، مصطفی فرزانه؛ از: سید محمدعلی جمال زاده، مهدی حمیدی شیرازی، مصطفی فرزانه، نصرالله فلسفی و حسینقلی مستعان
8- چند بررسی و تحلیل ادبی کیوان: کتابهای: شطرنج باز/ تسووایک، ترجمهی نیره سعیدی؛ حسن یا جاده زرین سمرقند/ جیمز الروی فلکر، ترجمهی حسینعلی سلطان زاده پسیان؛ نمونههای شعر نو/ پرویز داریوش؛ سایه/ علی دشتی؛ صحرای محشر/ سید محمدعلی جمال زاده؛ آهنگهای فراموش شده/ احمد شاملو؛ خدایان تشنهاند/ آناتول فرانس، ترجمهی کاظم عمادی؛ در برابر خدا/ استفن تسووایک، ترجمه مصطفی فرزانه؛ سیاه مشق/ هـ . ا. سایه؛ دید و بازدید/ جلال آل احمد
9- چند نوشته پراکنده کیوان
10- واپسین نامه کیوان
صفحات پایانی به سالشمار زندگی، کتاب شناسی، نمایه اسامی و تصویر نمونه دست نوشتههای کیوان اختصاص دارد.
بیشتر
چرا همیشه حضور خوشایند وجود، و داغ ناخوشایند مرگش را در خود احساس کردهاند؟
... برای اینکه او طور دیگری بود؛ نه از اهمیت و اعتبار یا حرف های بزرگ و از این چیزها بلکه از فرط سادگی، سادگی در دوست داشتن ...
آنچه در این کتاب می خوانیم:
مقدمه
1- در مقام دوستی/ شاهرخ مسکوب
2- مردی که شب به سلام آفتاب رفت: از زبان همسرش/ پوراندخت (پوری) سلطانی
3- یاد کیوان: نوشتهها/ محمدعلی اسلامی ندوشن، ایرج افشار، احمد جزایری، نجف دریابندری، سیاوش کسرایی، محمد جعفر محجوب، شاهرخ مسکوب
4- یاد کیوان: سرودهها/ امیرهوشنگ ابتهاج، محمدعلی اسلامی ندوشن، احمد شاملو، احسان طبری، سیاوش کسرایی، فضلالله گرگانی، شاهرخ مسکوب، محمود مشرف آزاد تهرانی، نادر نادرپور، نیمایوشیج
5- کیوان در آیینه آثارش: حسرت و آرزو، گفت و گوهایی در تنهایی، برای کتابهایم، به یاد پوری
6- نامههایی به پوری: هشت نامه کیوان به همسرش
7- نامهها/ به: احمد جزایری، سید محمدعلی جمال زاده، فریدون رهنما، احمد شاملو، سیاوش کسرایی، علی کسمایی، مصطفی فرزانه؛ از: سید محمدعلی جمال زاده، مهدی حمیدی شیرازی، مصطفی فرزانه، نصرالله فلسفی و حسینقلی مستعان
8- چند بررسی و تحلیل ادبی کیوان: کتابهای: شطرنج باز/ تسووایک، ترجمهی نیره سعیدی؛ حسن یا جاده زرین سمرقند/ جیمز الروی فلکر، ترجمهی حسینعلی سلطان زاده پسیان؛ نمونههای شعر نو/ پرویز داریوش؛ سایه/ علی دشتی؛ صحرای محشر/ سید محمدعلی جمال زاده؛ آهنگهای فراموش شده/ احمد شاملو؛ خدایان تشنهاند/ آناتول فرانس، ترجمهی کاظم عمادی؛ در برابر خدا/ استفن تسووایک، ترجمه مصطفی فرزانه؛ سیاه مشق/ هـ . ا. سایه؛ دید و بازدید/ جلال آل احمد
9- چند نوشته پراکنده کیوان
10- واپسین نامه کیوان
صفحات پایانی به سالشمار زندگی، کتاب شناسی، نمایه اسامی و تصویر نمونه دست نوشتههای کیوان اختصاص دارد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کتاب مرتضی کیوان
البته در حوادث اخیر در کشور اوکراین و دست اندازی و دخالت آشکار روس ها( تا بدانحد که شبه جزیره کریمه را به خاک خویش الحاق نمودند) آشکار می گردد که مرتضی کیوان ها هر اندازه که شخصا انسان های خوب ونازنین ودرد آشنا ودلسوز خلق زحمت کش می باشند ولی در برابر آستان برادر بزرگ، یعنی روس ها چه سرخ وچه سپید،خاضعانهسر تسلیم فرود می آورند وآن می شود که در اکراین اکنون روی می دهد.
سیاوش کسرایی نیز انسان خوب و شاعری توامند وخوش قریحه بود ولی دیدیمکه سر آخر کارش به پناهنده شدن به افغانستان تحت اشغال شوروی انجامید و شاید وجود همین افراد شاعر و اندیشمند که گوشه نظر به همسایه شمالی داشتند ایران را به ایرانستان و حکومت خمر های سرخ بدل می نمود.
باز هم بر این نکته پا می فشارم که به شخص احترام زیادی برای مرتضی کیوان و کسرایی قایل می باشم ولی سوگمندانه فرجام افکار این اندیشمند در عمل بدل نمودن کشور به حمامخون می باشد.
دوست عزیزم در مورد مرتضی کیوان چیزی که همیشه مورد ستایش همه بوده مهربانی و بی آلایش بودنشه نه مشی و مرام سیاسی
چه در فضای فکری چپ زده اون روز ها اکثر روشنفکرای جوان فکرشون به توده ای ها نزدیک بوده و کیوان هم یکی آرامانگرا ترین ها بوده ولی
اگر پنجاه سال بعد از مرگش هنوز دوستانش به یادش هستن به خاطر شخصیتشه نه افکارش و از بین ده ها نفری که سرنوشتی مشابه اون داشتن این تنها مرتضی کیوانه که هنوزم حرفشو میزنن.[/quote]
دوست عزیزم در مورد مرتضی کیوان چیزی که همیشه مورد ستایش همه بوده مهربانی و بی آلایش بودنشه نه مشی و مرام سیاسی
چه در فضای فکری چپ زده اون روز ها اکثر روشنفکرای جوان فکرشون به توده ای ها نزدیک بوده و کیوان هم یکی آرامانگرا ترین ها بوده ولی
اگر پنجاه سال بعد از مرگش هنوز دوستانش به یادش هستن به خاطر شخصیتشه نه افکارش و از بین ده ها نفری که سرنوشتی مشابه اون داشتن این تنها مرتضی کیوانه که هنوزم حرفشو میزنن.
اگر کتاب را تورقی فرموده باشید؛ صحیح است. ;-(
اگر کتاب را تورقی فرموده باشد، موضوع کتاب بیان خاطرات دوستان نزدیک مرتضی کیوان می باشد؛ که حضور خوشایند وجود، و داغ ناخوشایند مرگش را فراموش نکردند.
از آن اتفاق بیش از نیم قرن می گذرد و تاریخ نتایج این گونه رفتارها رابه خوبی نشان داده و می دهد.
سال باد
سال اشک
سال شک
سال روزهای دراز و استقامت های کم
سالی که غرور گدایی کرد
سال پست
سال درد
سال اشک پوری
سال خون مرتضی
سال کبیسه ...
لطفن بخش های دیگر کتاب را هم بر روی سایت قرار دهید. ممنون
این مرتضی کیوان دایی بنده است و هیچ وقت هم تیر باران نشده است و در قید حیات است!![/quote]
اعتراض وارد است
برای جبران : برو همین امشب تیربارانش کن اگر نشد با طناب دارش بزن اگر نشد با امپول هوا ..........